شهید هاشم پورزادی

زندگی نامه شهید هاشم پورزادی
هاشم در سال ۱۳۳۳ در خانواده ای نیمه فقیر در خرم اباد به دنیا آمد در همان کودکی علاقه ی شدیدی به مسائل مذهبی داشت . هاشم دانش آموزی نمونه از نظر اخلاق و درس و مشق بود . به کودکان روستایی شدیداً عشق می ورزید و می گفت اگر روزی معلم شود به دور افتاده ترین و محرومترین روستاها خواهد رفت گفتنی در مورد اخلاش فراوان است .
هاشم به طوریکه زمانی که تنها ۱۶ سال داشت در یکی از روستاهای ملایر به خاطر بحث کردن با روحانی ده به بهائیگری متهم شد و سعی می کرد اغلب اوقات خود را در مساجد و عزاداری های کوچک و بزرگ شرکت کند . در سال ۱۳۵۱ که حضرت آیت الله مدنی به خرم اباد آمد او که در تمام دوران تحصیلش دانش آموزی نمونه بود یکباره درس و مشق را رها کرد و با تمام وجود در اختیار مبارزات اسلامی قرار گرفت و فعالیتهای مذهبی و پر هیجان خود را شروع کرد . چند روز قبل از اعزام به خدمت وظیفه ی تحمیلی بعثی در سال ۱۳۵۴ به وسیله ی ساواک دستگیر شد ولی چون افراد ساواک هیچگونه اعلامیه و یا کتابی به خاطر هوشیاری از قبل هاشم به منزل به دست نیاورده بودند بعد از سه روز بی خبر از وی آزاد شد و بلافاصله به خدم سربازی رفت و مبارزات جدیدی را شروع نمود . در روز جمعه سیاه ۱۷ شهریور به خاطر خوردن کتک و درگیری با گارد ی ها چندروزی مریض بود و همیشه می گفت تا پیروزی انقلاب من حاضرم به عنوان یک کارگر صفر کار کنم تا پایدار بماند او هیچگاه حاضر نشد که همسری داشته باشد چون خود را به هدف نزدیک می دید و همیشه می گفت اسلام پیروز شود من هیچ از دنیانمی خواهم و می خواست شغل و همسر در رسیدن به شهادت کوچکترین سستی در او ایجاد ننماید . سپس هاشم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اصفهان به زادگاهش خرم اباد شتافت و خبر فعالیت او در جهت بسیج مردم علیه رژیم محمد به اصفهان می رسید و یاران اصفهانی را فراموش نکرد و سعی در آگاه نمودن ، یاری دادن و آماده ساختن آنان در مبارزه علیه آمریکا و خط نه شرقی و نه غربی را مبنای مبارزه مکتبی خود در جهت لقاء الله می دانست و در خرید و فروش اسلحه کمک می نمود . او از اولین روز جنگ تا آبان ماه ۱۳۵۹ در جبهه مشغول نبرده بوده و در اهواز ، سلیمانیه ، خرمشهر ، فارسیات و سوسنگرد مشغول به خدمت بود .